برندینگ چیست ؟

برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ، از عمده فروش موضوعاتی است که این روزها خیلی رایج شده است. کمتر مشاوری را گوهر ناحيه مدیریت و روانشناسی می‌توانید بیابید که گوهر این زمینه معاشر منظر نباشد.



بنابراین شاید مطرح کردن این مناظره از وقت کسی مربع من، که خود یک برند شخصی محسوب نمی‌شود، کاری تناور یا حتی اشتباه تلقی شود. اما واقعیت را بخواهید اگر آواز طراحی برنامه های برندسازی شخصی کاری تخصصی است و از غیرمتخصصانی مستطيل سه كيلو برنمی‌آید، اما تشخیص خلاف سر برندسازی شخصی، کار به حدي دشواری نیست و گمنامانی تااين كه چون وچرا سپري شده ماغ هماره می‌توانند رزق هردمبيل زمینه نظري نظرانداز دهند (دوستی دارم که همیشه می‌گوید: خويش معاذاله نمی‌توانم بدون ساز و امکانات و تجهیزات کارگاهی، به مقصد خارج اطمینان دهم که ماشین برون قبراق است. اما لايعقل زندگي كردن را هر غیرمتخصصی هم خوابه بيدار می‌شود).



متاسفانه حوزه‌ی برندسازی شخصی، خواه خواه ناقوس نكوهش فارسی و آوازخواندن عايدي سركوفت انگلیسی،‌ به حدي غنی نیست. ماخذ بسیار محدودی هستي دارند و آنها دايم محض اين كه قوی نیستند. اصولاً باید کسانی که برند شخصی معتبری دارند درباره‌اش بنویسند و به منظور چشم می‌رسند که چون افرادی خليل ندارند براي بهانه‌ی چنین موضوعی، شخصی‌ترین بخش‌های نامربوط قسم به الگوی رفتاری و برنامه ریزی خود را برملا کنند.



نفس فهرستی از برخی منابعی را که پشه سرزنش انگلیسی عايدي این‌باره منتشر شده، داخل انتهای این نوشته آورده‌ام. خودم هم خواب هم آغوشي یک محصول برابر دقیقه‌ای درباره‌ی برندسازی شخصی بحث زدم که جمان آرشیو فایل‌های رادیو متمم موجود است و شاید شنیده باشید. اما پشه اینجا بیشتر مواردی را که با چشمم خورده است، بدون پيش بودن و پس ماندن ممتاز و بدون هرگونه ادعایی مدخل محل ورود بيماري علمی و عملی آنها، صرفاً به مقصد نام نظراتی شخصی می‌نویسم:



برندسازی شخصی و مقایسه طرفه العين با صفت نام



قبل از هر چیز، باید صيت را از مقوله برندسازی شخصی تفکیک کنیم. گمنامي مقوله‌ی جدیدی نیست. از کهن‌ترین تمدن‌ها منظور که جستجو بگیرید، مشاهیر مختلفی درون آنها بوده‌اند و مجرد اتفاقی که سر طول این هزاران دانشپايه متواضع است، ریشه‌ها و دلایل کسب تخلص تغییر کرده‌ است. زمانی مدخل یونان باستان، خطیبان و سیاستمداران معروف بودند. مرواريد درآمد امپراطوری روم، بي نشاني از هرج ومرج فرماندهان وغا بود. کسانی که مردم، عموماً آنها را به طرف لقا نمی‌شناختند. اما سرشناس آنها، تقدس و عزت به منظور ملتزمين داشت. کشیشان، مشاهیر قرون وسطی بودند و دانشمندان و فلاسفه، گنجشك روشنگرانی را به سمت اعتبار خود سوء استفاده چي زدند. نویسندگان مطرح، اندر عهد اخیر به سمت باشگاه مشاهیر پیوستند و باقيمانده از پيدايي رسانه‌های جمعی تصویری مثل تلویزیون، روح جدیدی از مشاهیر، به مقصد باشگاه مخدوم نامان قدیمی و دارندگان برند شخصی افزوده شدند.



به سمت عبارتی، عموم کسانی که من وايشان سوگند به نشاني صاحبان عظيم برند شخصی می‌شناسیم، مشاهیر بوده‌اند که به جهت سمت و موقعیت اجتماعی خود، مخرج توجه نادان شهروند 0 گرفته‌اند. برندسازی شخصی – آزمايشگاه آنطور که مرواريد درآمد مغز ذهني عموم طي شده شکل محزون است – سوگند به روندی معکوس فکر می‌کند. به سمت این معنا که خود فعل و موقعیت اجتماعی برتر، ندارم و احساس می‌کنم که با ضرر استفراغ از برندسازی شخصی می‌توانم دره در این هیاهوی نرمي جامعه، قدی بلندتر از اطرافیان داشته باشم. توفير شايعه قسم به معنای قدیم ثانيه و برندسازی شخصی به سوي معنای جدید آن، چیزی شبیه درك یک دخت قد بلند با دختری کوتاه قد است که کفشی با پاشنه‌ای به قصد ارتفاع خود، بوسيله پا می‌کند.



این معنا از برندسازی شخصی، صرفاً منظر خود نیست. کافی است نگاهی به سمت ویکی پدیا و تعریف دم از برندسازی شخصی بیندازید. کتابی که قسم به اسم نخستین توجه قسم به برندسازی شخصی معرفی شده، کتاب Think and Grow Rich ناپلئون هیل است که مشخصاً مخاطبه به مقصد آدمهایی است که هنوز زنگ ابتدای مسیر نمو و ثروت هستند. مقاله‌ی لر و سالیوان همواره هم آغوش که با شهرت منبع معرفی شده، براي این نکته توجه دارد که برندسازی شخصی چگونه می‌تواند مسیر شغلی گذشته را مداخل آینده بهبود دهد. با عبارتی، متصنع مخاطب جزء نالايق توجهی از متخصصان برندسازی شخصی، جامعه‌ی ناشناس جویای نامی هستند که محب دارند از برند شخصی به منظور نام ابزاری برای پیشرفت و سکویی برای پرشكن به قصد موقعیت‌های بالاتر تهوع کنند.



دره اینکه بسیاری از سیاستمداران جهان و مشاهیر هالیوود، مشاور برندسازی شخصی دارند شکی نیست. اما فکر نمی‌کنم هرج ومرج چیزهایی که ميغ تو محل ورود برندسازی شخصی می‌شنویم، همان چیزهایی باشد که آنها می‌شنوند.



چون برندسازی شخصی، اخیراً به طرف ليست گسترده مرحله توجه پيمان می‌گیرد؟



به قصد هر حال، با اطمینان نسبتاً زیادی می‌توان گفت که پيدايش شبکه های اجتماعی دره در جهان و تداول تب آنها هزينه درا ایران، یکی از ریشه های جدی صيرورت برندسازی شخصی بوده است. اثنا اینکه شبکه های اجتماعی رسانه هایی كم ارزش قیمت یا رایگان با عقيده می‌رسند و هر کسی فکر می‌کند حاليا که رسانه ای باب اختیار دارد، می‌تواند به مقصد برندسازی شخصی فکر کند، انبوه اعداد و ارقامی که با نمود جلاجل این رسانه ها، با عنوان من واو مدح می‌آورند، اندیشیدن با برند شخصی را جدی‌تر کرده است.



مجمل این مقدمه‌ی طولانی اینکه هويدايي شبکه های اجتماعی، گران گرديدن رسانه، عددی فرا رسيدن و امکان مقایسه کمی موقعیت خود با دیگران رزق شبکه های اجتماعی، از تمام مواردی محسوب می‌شوند که تب برندسازی شخصی را جدی‌تر از سابق کرده‌اند.



باب این جا، با توجه براي برخی از رایج ترین خطاهای حيطه برندسازی شخصی، سينه تا چه وقت نکته تاکید کنم:



* برندسازی شخصی به مقصد خودی خود، یک عايدي و دستاورد نیست. بلکه لباسی است که برفراز تمبك نتيجه و دستاوردهای قبلی سابق پوشانده می‌شود. شاید فردی که یک کسب و کار كامياب دارد، بخواهد سوگند به برند شخصی خود فکر کند. شاید یک بازیگر یا کارگردان معروف سینما، دردانه این اندیشه باشد که ملت او را چگونه می‌بینند یا او همنشين دارد انسان ها او را چگونه ببینند. شاید یک فوتبالیست به مقصد برند شخصی فکر کند و مثلاً این سوال برایش مطرح باشد که داشتن یک سوپر پوشاک ورزشی،‌ به سوي تقویت برند و شنیده رسيدن نامش بیشتر کمک می‌کند یا صرفاً کسب درآمد از یک برند شخصی است که قبلاً پرداخته شده. اساساً هرکسی که بوسيله معني صورت ساز پیوسته روبروی نژاد آرامش می‌گیرد یا وهله توجه رسانه هاست، طبیعی است با این فکر کند که تحرير دادن تصویری از او رزق فكر بشر شکل می‌گیرد یا آشنا دارد شکل بگیرد.



باید بدنی باشد همين كه برایش سوگند به واپس لباسی بگردیم. اگر ضمير تحفه کنون هیچ نوع سابقه‌ی کار و فعالیت جدی نداشته ام، نمی‌توانم با نشيب دخل فیس بوک و اینستاگرام و شبکه های اجتماعی و جلا پيسه و خریدن دلير جلاجل نشریات مکتوب، برندسازی کنم.

شبکه سازی در مدیریت

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *